معنی آلبومی از حمید غلامعلی

حل جدول

آلبومی از حمید غلامعلی

قبیله عشق

قبیله عشق++

به یادتو، دیباچه عشق، قبیله عشق، مرداب، یادگار

به یاد تو، دیباچه عشق، قبیله عشق، مرداب، حریم عشق، خلیج فارس

مرداب

لغت نامه دهخدا

غلامعلی

غلامعلی. [غ ُ ع َ] (اِخ) دهی است از دهستان سردرود بخش رزن شهرستان همدان که در 12هزارگزی باختر قصبه ٔ رزن و یک هزارگزی راه اتومبیل رو رزن به دمق قرار دارد سکنه ٔ آن 25تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).

غلامعلی. [غ ُ ع َ] (اِخ) (شیخ...) متخلص به حکیم از شعرای نیمه ٔ اول قرن چهاردهم و از مردم شیراز بود. دیوانی از او در دست است که در حدود 5500 بیت دارد.

غلامعلی. [غ ُ ع َ] (اِخ) از مورخان هند بود. او راست کتاب «شاه عالم نامه » در احوال شاه عالم. وی به سال 1221 هَ. ق. درگذشته است. (از قاموس الاعلام ترکی ج 5).

غلامعلی. [غ ُ ع َ] (اِخ) دهی است از دهستان تورجان بخش بوکان شهرستان مهاباد که در 25هزارگزی جنوب باختری بوکان، 17500گزی باختر شوسه ٔ بوکان به سقز قرار دارد. محلی کوهستانی و معتدل سالم است. سکنه ٔ آن 113تن سنی کردی زبانند. آب آن از سیمین رود است. محصول آن غلات، توتون، و حبوبات است. شغل اهالی زراعت، گله داری، صنایع دستی و جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).

غلامعلی. [غ ُ ع َ] (اِخ) دهی است از بخش پشت آب شهرستان زابل که در 11هزارگزی شمال باختری بنجار و 3هزارگزی راه فرعی ادیمی به زابل قرار دارد. محلی جلگه ای است و هوای گرم و معتدل دارد. سکنه ٔ آن 376 تن شیعه اند که به فارسی بلوچی سخن میگویند. آب آن از رودخانه ٔ هیرمند است و محصول آن غلات و لبنیات و شغل اهالی زراعت، گله داری، گلیم بافی و کرباس بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).


غلامعلی خان

غلامعلی خان. [غ ُ ع َ] (اِخ) از شاعران هندوستان بود. او راست منظومه ٔ «لمعه الطاهرین » در بیان سیرت حضرت رسول و احوال ائمه. (از قاموس الاعلام ترکی).


کلاته غلامعلی

کلاته غلامعلی. [ک َ ت ِ غ ُ ع َ] (اِخ) دهی است از دهستان شقاق بخش اسفراین شهرستان بجنورد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


ده غلامعلی

ده غلامعلی. [دِه ْ غ ُ ع َ] (اِخ) دهی است از دهستان شهرکی بخش شیب آب شهرستان زابل. واقع در 19هزارگزی شمال خاوری سکوهه. سکنه ٔ آن 95 تن. آب آن از رودخانه ٔ هیرمند تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

ده غلامعلی. [دِه ْ غ ُ ع َ] (اِخ) دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل. واقع در 6هزارگزی جنوب ده دوست محمد. سکنه ٔ آن 350 تن. آب آن از رودخانه ٔ هیرمند تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).


غلامعلی همدانی

غلامعلی همدانی. [غ ُ ع َ ی ِ هََ م َ] (اِخ) مصحفی. او راست: کتاب «عقد ثریا» در ترجمه ٔ شاعران ایران در هند از زمان محمدشاه تا زمان شاه عالم. وی در قرن دوازدهم میزیسته است. رجوع به احوال و آثار رودکی ص 879 و تاریخ ادبیات هرمان اته شود.شاید همان غلام دهلوی باشد. رجوع به همین نام شود.

معادل ابجد

آلبومی از حمید غلامعلی

1340

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری